و اکنون ديگر بار غدير که هر عاشقي براي آن لحظه شماري مي کند چشمه اي که هر عاشقي را از جام ولايت علي بن ابي طالب سيراب مي کند و ذکر يا علي را بر لبانش مي نشاند
علي بود اسدالله
نوشته بر در فردوس کاتبان قضا
نبي رسول و وليعهد حيدر کرار
زنام اوست معلق سما و کرسي و عرش
ز ذات اوست مطبق زمين بدين هنجار
علي امام و علي ايمن و علي ايمان
علي امين و علي سرور علي سردار
علي عليم و علي عالم و علي اعلم
علي حکيم و علي حاکم و علي مختار
علي نصير و علي ناصر و علي منصور
علي مظفر و غالب علي سپهسالار
علي عزيز و علي عزت و علي افضل
علي لطيف و علي انور و علي انوار
عليست فتح فتوح و عليست راحت روح
عليست بحر سخا و عليست کوه وقار
علي سليم و علي سالم و علي مسلم
علي قسيم قصور و عليست قاسم نار
علي صفي و علي سافي و علي سوفي
علي وفي و علي صفدر و علي کرار
علي بود اسدالله قاتل الکفار
علي نعيم و علي نعمت و علي منعم
علي ز بعد محمد ز هر که هست به است
اگر تو مومن پاکي بکن بر اين اقرار
تقسيم شترها
سه نفر در تقسيم هفده شتر با هم نزاع مي کردند. اولي مدعي يک دوم و دومي يک سوم و سومي يک نهم آنها بودند و به هر ترتيب که خواستند شترها را شترها را قسمت کنند که کسري به عمل نيايد نتوانستند
به نزد حضرت امير (ع) آمدند . امام فرمود مايليد من يک شتر از مال خودم به آنها افزوده و آنها را بين شما تقسيم کنم ؟ گفتند بله
پس يک شتر به آنها افزود و مجموعا 18 شتر شدند آنگاه يک دوم آنها را که 9 شتر باشد به اولي و يک سوم که 6 شتر باشد به دومي و يک نهم که 2 شتر باشد به سومي داد و 1 شتر باقيمانده را برداشت